مجموعه: ویس طنز یوسف پیامبر دنیـای ضرب المثل

ضرب المثل های لری

در مـیان لرها نیز ضرب المثل های فراوانی وجود دارد کـه آن ها را درون جای جای کشورمان با زبان ها و لهجه های گوناگون مـی توان شنید. ویس طنز یوسف پیامبر درون ادامـه برخی از این ضرب المثل ها کـه در سایر مناطق کشور نیز رایج هستند مورد اشاره قرار مـی گیرند ( البته با توجه بـه اینکه لرها از طوایف گوناگون و دارای لهجه های متفاوتی مـی باشند ممکن هست برخی از کلمات این ضرب المثل ها درون لهجه ای دیگر دارای تفاوت هایی باشد ).

اگر نانت درون خانـه استت درون صحراست، ویس طنز یوسف پیامبر اگر نانت بـه صحراستت درون خانـه. ویس طنز یوسف پیامبر این معنا کـه بسیـار درون اسلام مورد عنایت مـی باشد کنایـه از آن هست که هری سفره ای گشاد داشته باشد از عواید نیکی آن بهره مند خواهد شد. همان گونـه کـه رسول گرامـی اسلام (ص) مـی فرمایند:« السخی قریب من الناس، قریب من الجنـه، بعید من النار ... » سخاوتمند؛ بـه خدا، مردم و بهشت نزدیک و از جهنم دور است.

1. آخون خدا بد نیـه وش درامـیه.

در خصوصی کـه درد یـا مرضی ندارد ولی بدون دلیل احساس مریضی مـی کند و تحت تأثیر تلقین دیگران احساس مریضی مـی کند. و این ضرب المثل نشأت گرفته از حکایت شاگردان مکتبی هست که به منظور فرار از کلاس با تلقین بـه معلمشان قبولاندند کـه بیمار هست و درس را بـه تعطیلی کشاندند.

2. آردمون بختیم و آرد ویزمون آویختیم.

آردمون را الک کردیم و الکمان را هم آویزان کردیم. بـه معنای آنکه دیگر از ما گذشته است.

3. آسمو ریسمو.

آسمان و ریسمان . آسمان بلند و ریسمان کوتاه است. درون مورد دو موضوع بسیـاری نامتعادل بـه کار مـی رود.

4. آما پتش بیره، چش شم دررد.

یعنی مـی خواست بینی او را پاک کند چشمش را از حدقه بیرون آورد. درون مورد آدم ناشی کـه به جای درست کار انجام آن را خراب تر مـی کند. این ضرب المثل بـه گونـه ای دیگر نیز گفته مـی شود: آمد ابرویش را درست کند زد چشمش را هم کور کرد.

5. آیم خوش مامله شریک مال مردم.

مثل معروف « آدم خوش معامله شریک مال مردم هست »، هم علاوه بر اینکه درون سراسر کشور رایج است، ناشی از آموزه های اسلامـی نیز مـی باشد.

6. آیم دس پاچه هر کاری ن دو دف مکنـه.

این مثل بیـانگر دوباره کاری آدم عجول است. کـه با بیـان های مختلف مورد تأکید قرار گرفته است.

7. ا بویی خوش نمـید ادا پانشایی مـه کرد.

اگر پدر خودش را نمـی دید ادعای پادشاهی مـی کرد. بـه آدم افاده فروش بی محتوا مـی گویند.

8. اتو پیل وونی ی بیلی بزه و پشت خویت.

اگر تو پیل بانی بـه پشت خودت بزن. شاید اشاره بـه پیل بان باشد کـه پیوسته بـه فیل مـی زند کـه باد بـه دماغش نیفتد و رم نکند و در موردی مـی گویند کـه خودش رعایت کاری را نمـی کند ولی دیگری را نصیحت مـی کند.

9. ادرم کنش ابومـیا.

از درون بیرونش مـی کنی از بام وارد مـی شود. یعنی هر طور عذرش را مـی خواهند، دوباره با پرورویی وارد مـی شود.

10. ار زوخر خره.

ارزان خر خر است. کنایـه ازی کـه کالای ارزان مـی خرد و ضرر مـی کند.

11. ار یـه ریزی من کوشت نی، سی چی ت ایـا.

اگر ریگی درون کفشت نیست، چرا ت مـی آید. این ضرب المثل کـه کنایـه بـه مرموز بودن افراد است، همان ضرب المثل معروف ریگ درون کفش داشتن هست ( جمشیدی، 1383: 113-114 ).

12. ار سربو کله بسیـار.

به معنای اگر سر باشد کلاه بسیـار است. این ضرب المثل کنایـه از آن هست که: هر نعمت و امکاناتی را مـی شود درون کمال سلامتی دوباره یـافت، عدم وابستگی را نیز مـی رساند. این ضرب المثل کـه حکایت از اهمـیت سلامتی دارد درون آموزه های اسلامـی نیز زیـاد مورد تأکید واقع شده هست به نحوی کـه سلامتی را امام علی (ع) درون کنار امنیت یکی از دو نعمتی مـی دانند کـه علی رغم اهمـیت، کمتر مورد توجه قرار مـی گیرد. درون ادبیـات کهن ملی نیز درون این خصوص مطالب زیـادی وجود دارد نظیر « چون من باشم مرا دلدار کم نیست » ( ویس و رامـین ).

13. ار گپ نداری، بشین سا (پا) یـه برد گپ.

اگر بزرگ نداری درون سایـه ( پای ) یک سنگ بزرگ بنشین، کـه کنایـه از ضرورت وجود پیران با تجربه درون خانواده و اهمـیت اطاعت افراد بـه ویژه جوانان از آن هاست کـه این امر نیز ریشـه درون ادبیـات دینی و ملی دارد. نظیر این حدیث از پیـامبر اکرم (ص) « الشیخ فی قبیله کالنبی فی امـه »: پیر درون خانواده و قبیله خود، مقام پیغمبر را درون امت خود دارد. و یـا سعدی نیز این مـهم را درون بوستان این چنین مورد اشاره قرار مـی دهد:

ز تدبیر پیر کهن بر مگرد

که کارآزموده بود سالخورد

در آرند بنیـاد رویین ز پای

جوانان بـه نیروی و پیران بـه رای

14. ار نونت بـه مال، گات بـه که ه

ار نونت بـه که ه، گات بـه ماله

اگر نانت درون خانـه استت درون صحراست، اگر نانت بـه صحراستت درون خانـه. این معنا کـه بسیـار درون اسلام مورد عنایت مـی باشد کنایـه از آن هست که هری سفره ای گشاد داشته باشد از عواید نیکی آن بهره مند خواهد شد. همان گونـه کـه رسول گرامـی اسلام (ص) مـی فرمایند:« السخی قریب من الناس، قریب من الجنـه، بعید من النار ... » سخاوتمند؛ بـه خدا، مردم و بهشت نزدیک و از جهنم دور است. فردوسی نیز مـی گوید:

ببخش و بیـارای و فردا مگوی

چه دانی کـه فردا چه آید بـه روی

بیشتر بخوانید: نگاهی بـه ادبیـات لری

سعدی هم بـه این پند حکیمانـه این چنین اشاره دارد: هر کـه در حال توانایی نکویی نکند درون وقت ناتوانی سختی ببیند.

15. ایما ز بدبختی ایسا ز سرسختی.

ما از بدبختی، شما از سرسختی. این ضرب المثل کنایـه از رنج خود و لجبازی طرف مقابل دارد. چنانچه درون روایت نیز آمده است: الانصاف راحه و للجاجه، و قاحه: انصاف راحت و ستیزه گستاخی است.

16. ایما هم خدایی داریم.

ما هم خدایی داریم. خدا یـار و یـاور بندگانش هست و بـه مظلومان کمک مـی کند. این گزاره کـه ورد زبان همـه ایرانیـان درون شرایط مختلف مـی باشد ناشی از معارف قرآنی بـه عنوان یکی از عناصر هویت ملی ایرانیـان است. فالله خیر حافظا و هو ارحم الراحمـین: خدا بهترین نگهبان و به خلق مـهربان ترین مـهربانان هست ( قرآن کریم، سوره ی یوسف، آیـه ی 64 ).

17. دلحد اویدیم، لحد هم اریم.

آمدیم و هم مـی رویم. کنایـه از آن هست که انسان از این دنیـا چیزی با خود نمـی برد، بعد نباید دل اندر جهان ببندد. وَ مَالحیوهُ الدُنیـا الّا لعِبُ و لهوُ و لَلدارُ الاخرَهُ خَیرُ لِلذینَ یَتقُون اَفَلا تَعقلونَ. و نیست زندگانی دنیـا مگر بازیچه و بیـهوده، البته خانـه ی آخرت خوب تر است، برایـانی کـه پرهیز مـی کنند از معصیت. آیـا نمـی فهمند بهتری آخرت را از دنیـا ( قرآن کریم، سوره ی انعام، آیـه ی 32 ).

18. آدم کم شانس ار سوار شتر اوی سی گرس.

اگر آدم کم شانس سوار شتر شود سگ او را مـی گزد.

بخت بد بای یـار بود

سگ گزدش از شتر سوار بود

بدبخت اگر مسجد آدینـه بسازد

یـا تاق فرود آید و یـا قبله کج آید

(قنبری عدیوی، 149-152 ).

19. آوی کـه ریختس جم نمووه.

آب رفته بهجوی باز نمـی گردد نیز یکی از ضرب المثل هایی هست که ریشـه درون ادبیـات کهن ملی دارد:

نشاط جوانی زپیران مجوی

که آب روان باز ناید بـه جوی

( سعدی )

امـیدی هست آب رفته اش دیگر بـه جو آید

یکی سازد بـه مژگان دست را گر آستین من

(صائب )

20. ایقه بیـاو رو ک قربت نرووه.

این قدر بیـا و برو کـه حرمت و احترامت از بین نرود.

به دیدار مردم شدن عیب نیست

ولیکن نـه چندان کـه گویند بس

(سعدی)

21. پاپتی بی تره د پهلا تنگ.

بدون کفش راه رفتن بهتر هست از کفش تنگ

تهی پای رفتن بـه از کفش تنگ

بلای سفر بـه که درون خانـه جنگ

(سعدی )

22. خدا نـه شاخ و خربی یـه و دونو و قرواق.

این ضرب المثل نیز اشاره بـه آدم هایی دارد کـه توان ندارند و الا ظالم و ستمگرند.

آن دو شاخ اگر خر داشتی

یک شکم درون آدمـی نگذاشتی

(سعدی)

23. مار زیـه د چله سی پی سه مـی ترسه.

مار گزیده از ریسمان سیـاه و سفید هم مـی ترسد.

تا تار شب و روز چنان هست کز ایشان

سهم رسن پیشـه خورد مار گزیده

( انوری )

24. هر تنگی بی خوشی دپی داره.

حکمت فوق کـه در قالب مثل آمده هست و درون مـیان ایرانیـان از جمله قوم لر استفاده عام دارد، ریشـه ای قرآنی دارد کـه شعرای ملی نیز آن را بـه نظم درآورده اند. « ان مع العسر یسری ».

پس از دشواری آسانی هست ناچار

ولیکن آدمـی را صبر باید

( سعدی )

از پی هر گریـه آخر خنده ای است

مرد آخر بین مبارک بنده ای است

( مولوی )

منبع:rasekhoon.net




[ضرب المثل های لری با معنی - beytoote.com ویس طنز یوسف پیامبر]

نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Tue, 25 Sep 2018 04:48:00 +0000